گفتوگوی پاسارگاد با محسن برجسته مدیرعامل شرکت تامین آتیه کارکنان گهرزمین؛
در گهرزمین قانون وجود ندارد
از دادستان سیرجان و سازمان بازرسی تقاضا دارم به این موضوع و این شرکت ورود پیدا کنند
در همه ادوار در ستاد آقای حسینی فعالیت کردم و به همین دلیل بیشتر به عنوان یک چهره اصولگرا شناخته شدهام.
چپی یا راستی بودن مهم نیست و برایم پاکدستی و سلامت در اولویت است
برای تمام حرفهایم نامه و مدرک دارم و از طریق کانال تلگرامی به شفافسازی درباره گهرزمین ادامه خواهم داد
گروه جامعه
«شرکت تامین آتیه کارکنان گهرزمین» نامی است که در انتشار گزارشهایی تحت عنوان فساد در معادن استان کرمان بارها در فضای مجازی منتشر شد. شرکتی که هدف اصلیاش ایجاد عایدی بیشتر برای پرسنل و کارگرها بود، اکنون از آن فرسنگها فاصله یافته است. محسن برجسته مدیرعامل این شرکت بر خلاف مدیران و معاونان شرکت گهرزمین که حاضر به مصاحبه نیستند، قرار گفتوگو را به راحتی میپذیرد. برجسته خود را مدیرعامل تبعیدی مینامد: «با وجود داشتن 2 مدرک فوقلیسانس و سابقه مدیریت در بیمارستان غرضی حال متصدی انبارریلی هستم و حقوقم از رانندهام کمتر است» او معتقد است شرکت تامین آتیه مظلوم واقع شده و هیچ فریادرسی ندارد. در پاسخ به هر سؤال به مدارک و مستنداتی که همراه خود آورده، رجوع میکند: «برای تمام حرفهایم نامه و مدرک دارم و از طریق کانال تلگرامی به شفافسازی درباره شرکت گهرزمین ادامه خواهم داد».
شرکت تامین آتیه گهرزمین با چه هدفی تاسیس شد؟
با توجه به آلودگی محیط کار و همچنین ساعت کاری زیاد پرسنل شرکتهای معدنی، شرکتهای تابعه تاسیس میشوند تا کارگران عایدی بیشتری ببرند، چون حقشان هم است. همه پرسنل سهامدار این شرکتهای تابعه میشوند و بعضی کارهای پیمانکاری به این شرکتها محول میشود و در پایان سال هم سود شرکت بین سهامداران تقسیم میشود. به همین نیت پیشنهاد تاسیس شرکت تامین آتیه داده شد.
شما این پیشنهاد را دادید؟
تقریبا از دیماه سال 83 شرکت گهرزمین به بهرهبرداری رسید و بنده هم اول اردیبهشت 84 در این شرکت استخدام شدم. از همان سال اول پیشنهاد تاسیس یک شرکت تابعه را دادم. مدیرعاملان وقت آقای راشدی و بعد از ایشان آقای فرشاد این پیشنهاد را نپذیرفتند تا اینکه مدیرعامل بعدی آقای پاینده موافقت کردند و شرکت «گوهرانزمین» را ثبت دادیم که همه کارکنان که 46 نفر بودند و با سهمهای برابر، از مدیرعامل گرفته تا آبدارچی سهامدار آن شدند. خودم به عنوان مدیرعامل شرکت انتخاب شدم و سعی کردیم گوهرانزمین یک شرکت رانتی نباشد و کاملا شفافسازی وجود داشت.
هیچ مخالفتی با این رویکرد که همه اعضا سهام برابر داشته باشند نشد؟
یکی از معاونان شرکت مخالفت کرد و گفت با این شرایط سهامدار نمیشوم و نشد. همین مخالفت باعث شد تا شهریور 92 به شرکت گوهرانزمین کار داده نشود.
دلیل مخالفتشان چه بود؟
دوست داشتند به کسانی که از خودشان هستند و پیمانکارهایی که طرف حساب خودشان هستند کارها را بدهند که سود بیشتری بگیرند.
شرکت گوهرانزمین شهریور سال 92 کارش را رسما شروع کرد؟
بله آقای بهروز شفیع که به عنوان مدیر گندلهسازی شرکت سنگ آهن گهرزمین انتخاب شد، ایشان سه تا پروژه از واحد خودش را به شرکت داد و کار را شروع کردیم. شروع کار ما همزمان شده بود با زمانی که شرکت گهرزمین به تولید نزدیک شده بود و نیاز به یک واحد سنگشکن داشت که کار آن را هم به گوهرانزمین دادند.
تا اینجای کار صحبت از شرکت گوهرانزمین کردید، چرا این شرکت به تامین آتیه تغییر پیدا کرد؟
اول اسفند سال 92 آقای پوریانی مدیرعامل گهرزمین شد که همراه ایشان تیم جدیدی آمده بودند که آنها هم میخواستند سهامدار شرکت گوهرانزمین باشند پس باید سهام شرکت را بیشتر میکردیم اما یک مشکلی وجود داشت که گوهرانزمین شرکتی با مسئولیت محدود بود. شرکت گوهرانزمین منحل شد و شرکت دیگری به نام تامین آتیه کارکنان گهرزمین تاسیس شد که 100 نفر سهامدار آن شدند باز هم با سهام برابر.
باز هم شما مدیرعامل انتخاب شدید؟
این بار اعضای هیئت مدیره 7 نفر بودندکه معاونان و مدیران وقت گهرزمین بودند و آقای کاظمیان مدیرعامل شرکت آتیه انتخاب شد.
فعالیت شرکت آتیه ادامه کار شرکت گوهران زمین بود؟
کارهایی به این شرکت داده میشد اما بعد از مدتی که جلوتر رفتیم، شرکت آتیه به حیاط خلوت مدیران گهرزمین تبدیل شده بود و سهامداران را به رسمیت نمیشناختند و حتی صراحتا به ما گفتند این شرکت را برای خودمان تاسیس کردهایم شما چکارهاید؟ مثلا بعد از تاسیس شرکت تامین آتیه قراردادی با گهرزمین برای احداث سنگشکنی به ظرفیت 3 میلیون و 700 هزار تن در سال و به ازای هر تن 18 هزار تومان بسته شد و ما را موظف کردند که همین کار را به شرکت زنوبر ایرانیان بدهیم به ازای هر تنی 16 هزار و 600 تومان. بسیاری از کارهای احداث سنگشکن را شرکت تامین آتیه انجام داد و در این قرارداد نقش سرمایهگذار را داشت.
با این توضیحات به ازای هر تن هزار و 400 تومان سود عاید شرکت شما میشده است، چه ایرادی داشت؟
درست است، اما 4 ماه از کار که گذشت گهرزمین به طور مستقیم با زنوبر ایرانیان قرارداد بست و نقش شرکت تامین آتیه این وسط گم شد، به همین راحتی بدون اینکه هیچ اتفاقی بیفتد یا شرکت آتیه را در جریان این موضوع قرار دهند نقش این شرکت دود شد و رفت هوا.
شنیده میشود رابطه خانوادگی بین مدیران شرکت زنوبر ایرانیان و مدیران گهرزمین وجود دارد. این موضوع صحت دارد؟
بله. مدیرعامل شرکت زنوبر برادر خانم پسر آقای پوریانی است و این شرکت متعلق به پدر خانم و برادر خانم پسر آقای پوریانی است که با این قرارداد در طول 4 سال دهها میلیارد تومان سود خالص نصیب شرکت زنوبر ایرانیان شد.
در آن زمان شما چه سمتی در شرکت داشتید و چرا همان موقع نسبت به این موضوع اعتراض نکردید؟
این مسئله 4 سال کتمان شد تا زمانی که من مجددا وارد هیئتمدیره شدم. آن زمان من نماینده مدیرعامل بودم و قبل از اینکه این کار انجام شود، من را کنار گذاشتند و آقای محمد سلیمانزاده را به جای من گذاشتند و به این طریق من را از سیستم دور کردند.
اعضای هیئت مدیره تامین آتیه هیچ واکنشی نسبت به این قرارداد نشان ندادند؟
اتفاقا سوال اساسی همین موضوع است. اعضای هیئت مدیره همگی از معاونان و مدیران آقای پوریایی مدیرعامل شرکت گهرزمین بودند که وظیفه خود را در دفاع از منافع سهامداران انجام ندادند خصوصا معاون بهرهبرداری و مدیر سایت به واسطه حضورش در سایت سیرجان و به عنوان عضو هیئت مدیره تامین آتیه میتوانست واکنش نشان دهد اما هیچ دفاعی از سهام داران نکرد.
بعد از اینکه در سمت مدیرعاملی قرار گرفتید از طریق مراجع قضایی پیگیری نکردید؟
در همین راستا بعد از انتخاب بنده به عنوان مدیرعامل شرکت تامین آتیه 3 شکایت به دادگستری سیرجان تقدیم کردهام. اول از شرکت گهرزمین و آقای پوریانی به دلیل نادیده گرفتن قرارداد شرکت تامین آتیه و واگذاری آن به شرکت زنوبر ایرانیان. دوم شکایت از اعضای هیئت مدیره وقت به دلیل کوتاهی در انجام وظایف و سوم شکایت از شرکت زنوبر ایرانیان به دلیل عدم پرداخت حقوق قانونی شرکت تامین آتیه.
شکایتها به جایی رسیدهاند؟
شکایت اول و سوم به کانون کارشناسان دادگستری جهت تعیین کارشناس و داوری ارجاع شده است و شکایت دوم در انتظار وقت دادگاه است.
با وجود مخالفتهایی که با حضور شما وجود داشت چطور به عنوان هیئت مدیره انتخاب شدید؟
در سال 93 شرکت هیچ سودی به پرسنل نداد و اعضای هیئتمدیره در سال 94 از 7 نفر به 3 نفر کاهش پیدا کرد چرا که این شرکت برایشان لوث شده بود،کارهایشان را انجام داده بودند و ضرورتی برای ادامه کار آن نمیدیدند. در سال 95 مجمع گرفته شد و 3 میلیون و 500 هزار تومان برای هر یک از سهامدارن سود سال 94 دادند و همچنین سه پروژه هم به شرکت دادند: تامین نیروی انسانی، باسکول و بارگیری از کنار خطوط تولید. در همین مجمع رایگیری شد که من و 4 نفر دیگر رای آوردیم و داستان عوض شد وکسانی رای آوردند که هیچ سمتی در شرکت نداشتند.
انتخاب اعضای هیئت مدیره جدید خوشایند مدیران گهرزمین نبود؟
بعد از انتخابات این حیاط خلوت از دستشان در رفت و چیزهایی که نباید معلوم میشد در ادامه معلوم شدند. البته از قبل از رایگیری مشخص بود که برای شرکت آتیه نقشههایی دارند.
چه نقشههایی؟
قبل از رایگیری آقای دلاوریان در جلسه صبح گفت؛ آقای پوریانی گفتند هیچ فرقی ندارد که نام چه کسی از صندوق بیرون بیاید، فقط اگر میخواهید که مدیرعامل گهرزمین به شرکت آتیه کار بدهد، باید 20 درصد از سود خالص شرکت را در اختیار وی قرار دهید. مجمع هم به دلیل اینکه به گرفتن کار نیاز داشت تصویب کرد که 20 درصد از سود خالص شرکت در اختیار هیئت مدیره آتیه باشد که با نظر مدیرعامل گهرزمین در امور خیریه خرج شود.
شما به عنوان مدیرعامل انتخاب شدید؟
اول هیئت مدیره من را به عنوان مدیرعامل انتخاب کرد و ثبت هم شد اما آقای پوریانی مخالفت کرد و آقای سیدشجاعالدین گلسرخی مدیرایمنی وقت به عنوان مدیرعامل تامین آتیه انتخاب شد.
گویا در آن سال سود زیادی عاید شرکت شده بود.
در مجمع سال 96 سود سال 95 شرکت 3 میلیارد و 500 میلیون تومان مشخص شد که منهای 20 درصد سهم مدیرعامل که 700 میلیون تومان میشد به هر نفری 28 میلیون تومان سود میرسید و این یک بارقه امیدی شد در دل پرسنل شرکت تامین آتیه که اصلا هیچ کس نگاهش هم نمیکرد و نمیخواست سهامدارش باشد.
این پول به سهام داران پرداخت شد؟
یکی از تخلفات مدیرعامل سابق شرکت تامین آتیه همین مورد است. بر طبق قانون تجارت بعد از تشکیل مجمع و مشخص شدن مبلغ سود، حداکثر 8 ماه فرصت برای پرداخت سود به سهامداران وجود دارد، تقریبا در آخرین روزهای موعد قانونی نصف آن پرداخت شد و مابقی تاکنون پرداخت نشده است.
پس مدیرعامل گهرزمین به وعده خود وفا کرده بود که در مقابل سهم 20 درصدی کار بیشتر و در نتیجه سود بیشتری عاید شرکت شود.
اتفاقا چون با وجود تغییر هیئتمدیره شرکت به سود رسیده بود، بهانهگیریهایشان شروع شد و بعد از مجمع باز مرا تحت فشار گذاشتند که باید استعفا بدهم و گفتند مدیرعامل سهم بیشتری میخواهد و این در صورتجلسه نوشته شد که 45 درصد از سود خالص شرکت در اختیار علیاکبر پوریانی مدیرعامل گهرزمین قرار گیرد.
شما هم این صورتجلسه را هم امضا کردید؟
صورتجلسه را آقای صالح معاون مالی شرکت، آقای دلاوریان، آقای پوریانی و من امضا کردیم.
امضای شما به نشانه موافقت بوده است.
گفتند اگر امضا نکنید دیگر به شرکت کار نمیدهند و با شرط اینکه در صورتجلسه نوشته شود با این مصوبه به شرکت کار داده شود و به شرط موافقت مجمع امضا کردم. البته مطمئن بودم که بعدا زیر حرفشان میزنند.
- 700میلیون تومان سهم مدیرعامل در کجاها هزینه شد؟ آیا واقعا صرف امور خیریه شد؟
1 میلیارد و 700 میلیون تومان از محل همین 20 درصد سهم مدیرعامل برداشتهاند که یک میلیارد آن کاملا غیرقانونی است. در لیست هزینهها مواردی چون خرید خودرو، مساعدت مالی، خرید کتاب، کمک به هیئتها در شهرهای مختلف، هزینه سفر ریاستجمهوری به کرمان و مواردی از این دست دیده میشود. این درحالیست که برای هر کدام از موارد مصوبه هیئت مدیره لازم است اما هیچ کدام مصوبه ندارند.
در حال حاضر شما مدیرعامل شرکت آتیه هستید اما با وجود مخالفتها چگونه این اتفاق افتاد؟
با وجود تخلفات زیادی که در این شرکت انجام شده بود وقتی دیدیم کاری به شرکت آتیه نمیدهند و تمام ماشینآلات خوابیدهاند، در خردادماه سال جاری با مشورت دوستان و رعایت تمام شرایط قانونی مجمع برگزار کردیم. با درج آگهی در روزنامه مجمع را تشکیل دادیم و به طور قانونی اعضای هیئتمدیره را تعیین و مدیرعامل را عوض کردیم. در تاریخ 17 خردادماه هم اعضای هیئتمدیره من را به عنوان مدیرعامل انتخاب کردند. در حالی که چند روز قبل از آن محل کارم تغییر پیدا کرد.
این تغییرات عواقبی به همراه نداشت؟
قبل از این اتفاق به دستور آقای پوریانی محل کارم به انبار ریلی 20 کیلومتر خارج از سایت تعیین گردید، از اینجا به بعد چون حرکتی برخلاف نظر مدیرعامل گهرزمین کرده بودیم نمیخواستند من بالای سر کار باشم و به مدت یک ماه به سایت ممنوعالورود بودم و هیچ یک از قراردادهای شرکت آتیه را تمدید نکردند و قرارداد حمل کنسانتره از خطوط تولید و تامین نیروی انسانی از شرکت گرفته شد.
کارها به شرکت دیگری داده شد؟
قرارداد انتقال کنسانتره را در 5 مرداد از ما گرفتند و اول دادند به پیمانکاری به نام آقای اسفندیارپور و بعد از آن به آقای نجفآبادی، که در نتیجه گرفتن کار، 60 نفر راننده بیکار شدند و این در حالی است که بر طبق آییننامه معاملات شرکت گهرزمین کارهای بزرگ (این کار 400 میلیون تومان صورت وضعیت در ماه دارد) میبایست درکمیسیون معاملات مطرح و بعد از انتشار آگهی در روزنامه مناقصه برگزار شود و روال قانونی طی شود اما این کار را بدون طی هیچ یک از روال قانونی از شرکتی که سهامدارانش خودشان و 100 پرسنل و کارگرهای شرکت هستندمیگیرند، 60 نفر را بیکار میکنند و به یک پیمانکار شخصی واگذار میکنند.
اخیرا شرکتی به نام همیار گهرحدید تاسیس شده آیا قرار است جایگزین شرکت تامین آتیه شود و یا جداگانه کار میکند؟
تمام هدفشان این بود که هیئتمدیره شرکت آتیه را عوض کنند. تنها راه هم این بود که یک عده افراد جدید وارد شرکت کنند. به افرادی که متقاضی سهامدار شدن بودند القا کردند که شما مثل اینها حقتان مساوی است با من هم جلسهای گذاشتند و گفتند؛ آقای پوریانی گفته افزایش سرمایه دهید و میخواهیم تعداد سهامداران را اضافه کنیم با سهام برابر با سهامداران قبلی. یا این کار را میکنید و یا شرکت جدیدی برای خودمان تاسیس میکنیم که این کار را کردند. از سال 93 تا سال 96 حدود 200 نفر در گهرزمین استخدام شده بودند حالا ما 100 نفر سهام دار بودیم آنها هم متقاضی بودند. حقشان هم بود ولی بهشان القا شده بود که باید مساوی بقیه باشید در صورتی که هدف این بود که این افراد را هم سهام دار کنند و تاثیر بگذارند روی هیئت مدیره و مجمع. به من گفتند تو نمیگذاری دیگران سهامدار شوند. اولا برای سهامدار شدن قانون تجارت حکمفرماست. باید اول ارزش واقعی سهم مشخص شود و بقیه با قیمت واقعی ارزش هر سهم وارد شوند. منتها من خودم پیشنهاد دادم که با موافقت مجمع حاضریم 30 درصد از سهاممان را به آن 200 نفر رایگان بدهیم، مابقیاش را آنها بخرند و حتی در ارزش هر سهم هم به آنها تخفیف میدهیم منوط بهاینکه گهرزمین جلوی راه ما را باز کند.
در شرکت جدید سهام افراد با هم برابر است؟
این شرکت در حال حاضر 5 سهام دار دارد و قرار است اعضای جدیدی اضافه کند نکته جالب اینجاست که در این شرکت قرار نیست سهام افراد برابر باشد و هیچ یک از سهام داران از مفاد اساسنامه و تعداد سهام و سهام داران اطلاعی ندارند.
کار تامین نیروی انسانی را که به شرکت آتیه داده شده بود، در حال حاضر شرکت همیار حدید انجام میدهد؟
بله، این شرکت در تاریخ 13مرداد 97 تاسیس شد و کار پرداخت حقوق و بیمه پرسنل از اول مرداد به شرکت گهرحدید محول شده است. یعنی شرکتی که 13 مرداد تاسیس شده از اول مرداد 220 نفر پرسنل داشته است. از طرف دیگر تمام این نیروها تا پایان سال با شرکت آتیه قرارداد داشتند و از لحاظ قانونی یک کارگر نمیتواند با دو شرکت قرارداد داشته باشد و این نشان میدهد در گهرزمین چیزی به نام قانون وجود ندارد. از طرف دیگر تمام پرسنل همیارگهرحدید در ساختمان اداری آتیه مستقر شدهاند و از کامپیوترهای ما استفاده میکنند و به سیستمهای مالی شرکت دسترسی دارند. حتی از طرف من به دفتر تهران نامه مینویسند و امضا میکنند و معاونت مالی شرکت گهرزمین هم اعمال میکنند. مثلا نامه میزنند اینقدر به فلانی بپردازید و بگذارید به حساب فیمابین و از طرف من هم امضا میکنند و این در حالیست که از من هیچ اجازهای گرفته نشده است. نمونه دیگری از بیقانونی و بیاعتنایی شرکت اینکه معاون مالی اداری شرکت در حالی که من نامه زده بودم که 600 میلیون تومان بابت طلب پیمانکارها را به حساب شرکت آتیه بریزد، ایشاناین مبلغ را به حساب پیمانکاران ریخته در حالی که هنوز صورت وضعیت پیمانکاران تایید نشده بود.
دلیل این اختلافات بین شخص شما و مدیران گهرزمین ریشه در گذشته دارد یا فقط مربوط به مسایل شرکت آتیه است؟
از همان اول من آدمی نبودم که زیر بار ظلم بروم. از طرفی سابقه سیاسی من مشخص بود و در همه ادوار در ستاد آقای حسینی فعالیت داشتم و به همین دلیل بیشتر به عنوان یک چهره اصولگرا شناخته شدهام. چپی یا راستی بودن برایم مهم نیست، پاکدستی و سلامت در اولویت است. البته باید این را از معاون بهرهبرداری بپرسید که روز اولی که آمد 400 هزار تومان حقوق من را بیهیچ دلیل کم کرد.
تنها به دلیل یک اختلاف سلیقه سیاسی؟
در این شرکت هیچکس جرات حرف زدن ندارد. من قدیمیترین نیروی شرکت گهرزمین هستم. وقتی که با قدیمیترین نیروی شرکت چنین رفتاری میکنند بدیهی است که نیروهای جدید جرات اعتراض و دفاع از حق خود را نخواهند داشت. اگر مخالف سیستم باشید جز خودیها نیستید. اینها کسانی هستند که با چهره اصلاحطلبی آمدند. آقای سلیمانزاده جزو اصلاحطلبان این شهر است. ایشان چطور مدعی اصلاحطلبی است که حتی یک صدایی هم که به اعتراض بر علیه تبعیض و ناعدالتی بلند شد، با آن اینگونه رفتار کردید؟ آن هم صدای حق، اگر ناحق است بیایید بگویید ناحق است.
آیا مدارکی که درباره شرکت گهرزمین در فضای مجازی و در نشریات منتشر شده، از سوی شما بوده است؟
وقتی که در مجموعهای ناعدالتی و تبعیض وجود داشته باشد هر کسی میتواند دست به شفافسازی بزند البته من برای تمام حرفهایم نامه و مدرک دارم و با ایجاد کانال شرکت تامین آتیه تا حد ممکن به شفافسازی درباره گهرزمین ادامه خواهم داد.
حسابرسی شرکت انجام شده است؟
مجمع سهامداران حسابهای سال 96 را تصویب نکرد و در حال انتخاب حسابرس جدید هستیم.
تا به حال از مقامات قضایی کمک خواستهاید؟
شکایاتی مطرح کردهام و از دادستان سیرجان و سازمان بازرسی تقاضا دارم به این موضوع و این شرکت ورود پیدا کنند چرا که حق 100 نفر کارگر در حال تضییع شدن است.