مهری موید محسنی از ماجرای قرآنهای مسجد قطبی میگوید:
موزهای در دل مسجد
حسین اطمینان
چند روز پیش برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از اقوام به مسجد قطبی رفتم. تغییرات ساختمان مسجد کاملا مشهود و محسوس بود. حیاط مسجد جایش را به شبستان داده و با درهای بزرگ به شبستان قدیمی مسجد متصل شده است. قسمت قدیمی مسجد هم مرمت شده و حال و هوای خوبی دارد. در شبستان قدیمی مسجد روبهروی آشپزخانه یک ویترین بزرگ و قرآنهای داخل آن، خودنمایی میکرد. شیشه ضد گلوله و دوربین مداربسته و دزدگیر نشان از با ارزش بودن قرآنها دارد. با نگاه کردن به آنها هم متوجه میشوی که آنها دستنویس هستند. از آقای فروغی یکی ازمسئولان مسجد در مورد این قرآنها پرسیدم و او گفت چند سال پیش این قرآنها را از داخل دیواری در مسجد بیرون آوردهاند و حالا در این موزه کوچک نگهداری میشوند. از او خواستم تا در مورد آنها توضیح دهد و او هم عنوان کرد مهری مویدمحسنی در جریان کامل سرگذشت این قرآنها قرار دارد و با ایشان گفتوگو کنید. مهری مویدمحسنی هم سرگذشت جالب این قرآنها را از زمان پیدا شدن در گنجهای در دیوار تا رسیدن به موزه مسجد با جزئیات بیان کرد. بخشهایی از گفتوگو را میخوانیم.
این قرآنها مربوط به چند سال پیش هستند؟
این قرآنها در سال 1285 هجری قمری نوشته شدهاند یعنی تقریبا مربوط به 150 سال قبل.
دستنویس هستند درست است؟
بلی. با خط ثلث نوشته شدهاند.
چه کسی آنها را نوشته؟
ملا علی و ملا حسن که خوشنویسان کرانی هستند. دو قرآن از آنها داریم که یکی در موزه و دیگری همین قرآنهاست که در مسجد قطبی نگهداری میشوند. این قرآنها به سفارش آقا ابراهیم داماد کسی که مسجد قطبی را پایهگذاری کرده نوشته شدهاند. آقا ابراهیم کاروانسرا، بازار و حمام هم داشته.
مگر مسجد قطبی چند سال پیش بنا شده است؟
قدمت مسجد قطبی بیشتر از خانه حاجرشید است. این مسجد توسط سید محمدعلی سیرجانی جد قطبیها و سلیمانزادهها ساخته شده است. این مسجد تقریبا 180 سال پیش ساخته شده است. در وقفنامه خانه حاجرشید وقتی که میخواستند حدود جغرافیایی خانه را بنویسند نوشته شده: از سمت مشرق به مسجد آقا محمدعلی. که این موضوع نشان از قدمت زیاد مسجد قطبی دارد. خوشبختانه با تلاشهایی که شده هم اکنون مسجد قطبی یکی از پررونقترین مساجد هستند.
مسجد تغییری نکرده است؟
مسجد خیلی کوچکتر بود. حالا دستکاری شده است. یکی از شبستانها ویران شد و آن را تیرآهنی کردند و هیچ شباهتی با قبل ندارد. آن قسمتی که محراب است دستنخورده باقی مانده و بنای مسجد مربوط به 180 سال قبل است.
اینکه میگویند این قرآنها در دیوار مسجد پیدا شدهاند درست است؟
این قرآنها 60 پاره یعنی 60 نیمجزو هستند که همهشان جلد چرمی دارند. از این قرآنها تا اوایل دهه 50 در مسجد استفاده میشده است.
از کجا مشخص است؟
ما خودمان در همسایگی مسجد قطبی زندگی میکردیم و وقتی به مراسم احیا میرفتیم این قرآنها را روی سر میگذاشتیم. ضمن اینکه اخبارهای شهر هم در جلد این قرآنها نوشته شده است. مثلا مرگ پدربزرگ خودم مرحوم موید در فروردین 40 اتفاق افتاده که داخل جلد یکی از این قرآنها نوشته شده است. آشتی دو نفر از خوانین سیرجان هم داخل یکی دیگر از جلدهای قرآن نوشته شده است. مثل دفترچه خاطرات بوده.
جالب است.
به آثار فرهنگی آسیب زدند و این موضوع کار درستی نیست. علاوه بر این، روی آنها چایی و قهوه هم ریخته شده است. اما در این مورد که میگویند جایی گم بودند و بعد پیدا شدند چنین چیزی نیست.
یعنی آنها را از داخل دیوار پیدا نکردند؟
بعد از دهه پنجاه که مسجد در حال تخریب بوده قرآنها را داخل قفسهای گذاشتند و جلوی آن را تیغه کشیدند. این موضوع در خیلی جاهای دیگر هم رخ داده است. مثلا در مسجد غلامحسینخان، آخر بازار هم چنین کاری کردهاند. برای اینکه کتابها از دسترس در امان باشند آنها را در گنجهای میگذاشتند و جلوی آن تیغه میکشیدند و به عبارتی آنها را پنهان میکردند.
چه زمانی این قرآنها پیدا شدند؟
سال 1363 میخواستند تغییرات و کارهایی در مسجد انجام بدهند که قرآنها از پشت دیوار مشاهده شدند. در اوایل دهه 80 میخواستند این قرآنها را بفروشند و صرف ساخت و ساز مسجد بکنند. آن زمان آقای علما امامجمعه بودند و انجمن ادیف هم تازه راهاندازی شده بود. من در جریان این موضوع قرار گرفتم و جلسهای در فرمانداری برای رسیدگی به این موضوع و جلوگیری از فروش قرآنها تشکیل شد. من همانجا قول دادم که از متولیان و اولاد قطبی هزینهای برای مرمت مسجد بگیرم و همین کار را هم کردم. مسئولان هم گفتند شما قرآنها را از متولیان مسجد تحویل بگیرید و نگذارید به فروش برسند.
از سال 63 تا دهه 80 این قرآنها کجا بودند؟
از آنها در مسجد نگهداری میشد. ما سال 83 متوجه شدیم که میخواهند آنها را بفروشند جلوی آن را گرفتیم و انجمن ادیف آنها را تحویل گرفت و در گاوصندوق بانک ملی نگهداری میشدند. بعد گفتند جا نداریم. آقای عدالت اسدی که آن زمان معاون فرماندار بودند به مسئولیت خودشان قرآنها را در دفترشان در فرمانداری نگهداری کردند. بعد هم ایشان بازنشسته شدند و من تحویل گرفتم و چهار سال در خانه خودم از آنها نگهداری کردم. آنها را با هزینه خودم به تهران بردم و اسید زدایی و قارچ زدایی کردم که لطمه نبینند. موزه سیرجان راهاندازی شد و من هم گفتم نگهداری از آنها مسئولیت سنگینیاست. قرآنها را با موافقت امامجمعه و فرماندار به موزه سیرجان امانت سپردیم که اگر جایگاهی در مسجد قطبی درست کردیم آنها را بازگردانیم. پارسال سه میلیون تومان برای مکان قرآنها هزینه و یک موزه دایمی برای آنها احداث شد. سال گذشته بین عید غدیر و قربان آنها را تحویل مسجد دادیم.
قرآنها از نظر تاریخی ارزشمند هستند؟
بله. آنها از نظر فرهنگی و معنوی ارزش خیلی زیادی دارند. از نظر خط خیلی خوب و زیبا نوشته شدهاند. خوبی آنها این است که یک صفحه ناقصی ندارند و کامل هستند. آنها وقف مسجد بودند و نوشته شده که قرآنها بیرون نروند مگر جایی که مراسم و قرائت قرآن باشد. یکی از آرزوهای من این است که مسئولان فرهنگی سیرجان که برای جاهای تاریخی و فرهنگی سیرجان بازدید میگذارند این موزه قرآنی را هم در لیستشان قرار دهند. ارزش این قرآنها خیلی زیاد است و زیبایی خاصی دارند.