در شورای ترافیک چه خبر است؟
رضا مسلمیزاده
پیشفرضمان این است که در شورای ترافیک عدهای از مسئولان و متخصصان دور هم مینشینند و عقلشان را روی هم میگذارند تا اوضاع عبور و مرور شهر سامان بهتری پیدا کند و مردم راحتتر رفتوآمد کنند. اما وقتی که ناگهان میبینی گذرگاهی که سالها به عنوان چهارراه شناخته میشده، با حجمهای زمخت سیمانی مسدود شده و چهارراه از معنا تهی شده است، در همه چیز شک میکنی.
پاک کردن صورت مسئله هنر نمیباشد. اما ظاهرا این تنها هنری است که مدیران و تصمیمگیران ما در حل مسایل بروز میدهند. چند سال پیش دوربرگردان کمربندی شاهد را در انتهای خیابان ابنسینا بستند چرا که عدهای در عبور از آن قانون را رعایت نمیکردند و حادثه میآفریدند. از آن زمان خودروهای بسیاری که از شریف آباد و فخرآباد و باسفهرجان و و حجتآباد و روستاهای آن مسیر به شهر میآیند، مجبور هستند مسیری طولانی را تا نزدیکی خیابان غفاری بروند و دور بزنند. هزینه استهلاک و بنزین اضافی مصرفی این خودروها را حساب کردهاید؟ شلوغی بیدلیل این بخش از بلوار و خطرهای احتمالی را چطور؟
همان هنگام رییس راهنمایی و رانندگی در مصاحبه با پاسارگاد اعلام کرد به دنبال محل مناسبی میگردند تا دوربرگردانی تازه احداث کنند که مخاطرات قبلی را نداشته باشد. از تاریخ آن وعده چند سال میگذرد؟ چرا توقع دارید مردم به حرفهایتان اعتماد کنند؟ آیا هنری به جز پاک کردن صورتمسئله هم دارید؟
روزهایی که آتشسوزی و فروریختن پلاسکو همه را جوگیر کرده و به یاد قشر زحمتکش آتشنشان انداخته بود، فرمانده آتشنشانی سیرجان را برای تجلیل به شورای شهر دعوت کردند و او دردمندانه از دردسری گفت که کلید آن در شورای ترافیک زده میشود؛ سرعتکاههایی که نشانگر هنر و درایت مدیران دستاندرکار ترافیک شهری هستند، برای خودروهای آتشنشانی که به ماموریت اعزام میشوند و ثانیهی تاخیرشان با جان همشهریان گره خورده است، در حکم بلا هستند. آیا گوشی شنوا برای حرفهای آتشنشانان شهر وجود دارد؟ از آن روز تا الان چند سرعتکاه دیگر به خیابانهای شهر اضافهکردهاید؟
نمیدانم آیا در شورای معظم ترافیک کسی هم از حوزه محیط زیست حضور دارد یا خیر. اگر ندارد لطف کنید و یک بار از آقای علیرضایی رییس سابق محیط زیست سیرجان دعوت کنید تا برایتان بگوید که با هر ترمزی که در هنگام رسیدن یک خودرو به این سرعتکاهها زده میشود، چه مقدار مواد خطرناک و بیماریزا در محیط زیست رها میشود.
نگاه مهندسی و یا پاک کردن صورت مسئله به شهر، نگاه زیانبار و خطرناکی است. این راهحلهای مهندسی و موقتی معمولا از نتایج و آثار عمیقی که بر فرهنگ و اجتماع میگذارند، غافل هستند و همین غفلت دیر یا زود همه ما را در آیندهای نهچندان دور گرفتار خواهد کرد.
«جاهایی که میبینیم مشکلاتی وجود دارد. سرعت زیاد است و یا نزدیک تقاطع و دوربرگردانهاست به شورای ترافیک نصب سرعتکاه را پیشنهاد میدهیم. خیلی جاها مصوب میشود و خیلی جاها هم مصوب نمیشود.»
باز هم جای شکرش باقی است که نصب سرعتکاه را در «خیلی جاها مصوب نمیشود.» اگر قرار بود همه پیشنهادها مصوب بشوند، ما چگونه باید به خانه میرسیدیم؟