عارفینسب: تبرئه شدم
زهرا خواجویینژاد
مهدی عارفینسب شهردار اسبق سیرجان تبرئه شد. او روز یکشنبه در تماس با پاسارگاد خبر تبرئه شدنش را داد و گفت: در پرونده تخلفات شهرداری فقط من و یکی از کارمندان سازمان اتوبوسرانی تبرئه شدیم و بقیه احکامشان صادر و به آنها ابلاغ شد. او که در این سالها هیچوقت حاضر به مصاحبه نشده بود این بار میگوید هر سؤال چالشی یا غیرچالشی داری بپرس. در نهایت هم میگوید: «از روزی این پرونده تشکیل شده با هیچکس مصاحبه نکردم و معتقد بودم ماه پشت ابر نمیماند و یک روزی همه چیز مشخص میشود از کسانی که به ناحق حرف و قلم در رسانهها بر علیه من زدند شکایتی ندارم اما اگر خانوادهام هنوز ناراحت باشند باید حتما عذرخواهی کنند. درست نبود وقتی چیزی هنوز مشخص نبود یک عده باعث خدشه به آبروی من شدند و اینها باید فقط و فقط شرمنده اخلاق و وجدان خودشان باشند و من میگذرم هرچند فراموش نمیکنم».
در پرونده موسم به تخلفات شهرداری، نام شما هم در بین متهمان دیده میشد، شنیدهایم تبرئه شدهاید در موردش توضیح دهید؟
بنده در زمانی که شهردار بودم بعد از قضیه انتقال آب به گلگهر، با طرح استیضاح شورا، مجبور به استعفا شدم درواقع ترجیح دادم استعفا بدهم تا استیضاح شوم. علیرغم مخالفت آقای فرماندار و استاندار که میگفتند استعفا ندهید و استیضاح نمیشوید من خودم احساس کردم شورا دیگر نهایتا به جایی رسیده که کارکردن با آن سخت است و اسفند 91 بود که استعفا دادم و دوباره به دانشگاه برگشتم و به کارهای خودم مثل تولید قطعه برای گلگهر پرداختم. تا اینکه سال 93 از بازرسی به من زنگ زدند و گفتند برای پارهای از توضیحات به کرمان بیایید و بنده زمانی رفتم گفتند در دورهی شما این مبلغ تخلف شده است. ناگفته نماند مثل اینکه اینها از شش هفت ماه قبلش در شهرداری استقرار پیدا کرده بودند و اسناد سالهای قبل از دوره شهردار وقت که آن زمان آقای محبوبیزاده بودند را بررسی و اسناد را شخم زده بودند و به یکسری اسناد رسیده بودند که فکر میکردند تخلف است. بعضا هم تخلف بود و الان حکم در مورد افرادی که تخلف کردند صادر شده است. بعد از اینکه من را خواستند گفتم بررسی کنید من در خدمت بازرسی و دادسرا و همه جا هستم. علیرغم اینکه دوستان دیگری که در این پرونده بودند دوست داشتند پرونده در بازرسی خاتمه پیدا کند تنها کسی که مصر به ارسال پرونده از بازرسی به دادسرا بود، بنده بودم. شاهد این قضیه هم نماینده شهر، آقای حسنپور بود. در یک جلسهای با حضور ایشان دوستان دیگر تقاضا داشتند که این قضیه جمع شود، چون معتقد بودند آبروی شهرداری و افراد در میان است اما بنده چون خبر فراگیر شده بود تنها راهش را اتمام از طریق دستگاه قضا میدانستم و اصرار کردم تحت هیچ شرایطی به دلیل آسیبی که به آبرویم زده شده است کوتاه نمیآیم و پرونده حتما باید به دادگاه برود. برای خودم هم جالب بود که ببینم چه نوع تخلفی در سیستم انجام شده که من متوجهاش نشدم. یعنی کنجکاو بودم ببینم این تخلفات چه هستند. رفتیم دادسرا و آنجا به سؤالاتشان پاسخ دادیم و با آنها همه جوره همکاری کردم. جاهایی که میگفتند تخلف است ثابت کردیم که تخلف نیست و جاهایی هم که تخلف بود تایید کردیم تخلف است. پرونده به دادگاه رفت و دادگاه هم رای داد و بنده تبرئه شدم و بعد هم بچهها به حکمهایشان اعتراض زدند و سازمان بازرسی حکم کلی را به دادگاه تجدیدنظر فرستاد و بعد از گذشت چندسال و چندین جلسهی فشرده و پس از چندین مرحله بررسی و آوردن کارشناس نهایتا بنده تبرئه شدم. حالا اینکه بقیه چه حکمهایی گرفتند مربوط به خودشان است.
حکم سایر افرادی که در این پرونده بودند قطعی شده است؟
بله حکم همهی افرادی که در این قضیه بودند صادر شده است.
فقط شما تبرئه شدید؟
بنده و یکی از کارمندان سازمان اتوبوسرانی به نام آقای... تبرئه شدیم. اینکه داستانش چه بوده است را من نمیدانم اما ایشان هم تبرئه شدند. در رابطه با بقیه افراد احکام اولیه دادگاه بدوی با یک تخفیف جزیی تایید شده است.
طی این سالها چندبار برای پاسخ دادن احضار شدید؟
از سال 93 این پرونده به جریان افتاد و تا 16 بهمن 98 به نتیجه رسید یعنی 6 سال و خردهای. زیاد احضار شدم. مجموعا 27-28 نفر بودیم که مجموعا برای 10-15 نفر احکام نهایی صادر و دو نفر تبرئه شدند. بقیه هم مطابق قانون احکامشان را دریافت کردند و بهشان ابلاغ شد. پرونده در شعبه سه دادگاه تجدیدنظر کرمان بررسی وکلا قطعی و بسته شد.
هیچکدام از مسئولان ارشد شهری برای تبرئه شدنتان کاری نکردند؟
نخیر، هیچکس کاری نکرد و براساس مستندات ارائه شده تبرئه شدم.
چندسال پیش شهرداری یک حسابرس گرفته بود یادم است در جلسات شورا چندین مورد را مطرح کرد از جمله اینکه در زمان شهرداری شما هر هفته 20 میلیون تومان برای اتاقتان گل میخریدید، یا در بحث سیانجیها گفتند شما بدون طی مراحل قانونی پیمانکاری آن را به برادرتان دادهاید، یا تعدادی زمین را بدون طی مراحل قانونی فروختهاید، یا در زمان شما بیشترین حجم نیرو گرفته شده است و...
از سال 91 تا الان 7-8 سال گذشته است طبیعتا شاید جزییات این قضایا را من درست ندانم ولی همه این موارد غیرواقعی است. اصلا حقیقت ندارد که هفتهای 20 میلیون گل بخریم، شما که سالهاست خبرنگارید در دفتر شهردار چه گلی بوده، اصلا بابت چه نوع گلی این همه هزینه شده است. اگر همچین چیزی اسنادش پیدا شده باشد حتما تخلف شده و بنده هم اطلاع از این قضیه نداشتم. در سیستم مالی شهرداری اگر تخلف نشده بود که بازرسی وارد کار نمیشد. حتما تخلفی انجام شده است یعنی یک کاری کردند که اگر تخلف بوده به آن رسیدگی شده است. بنابراین بحث کردن در موردش بیفایده است. ولی اگر آقای عارفی مطلع باشد و دستور بدهد و میداند که هفتهای 20 میلیون تومان گل برای دفترش میخرند و بیتفاوت بوده است، این دیگر دور از ذهن و واقعیت است. دور از منش من است. چون بنده کسی بودم که افراد که بیتفاوتی میکردند و جواب مردم را سربالا میدادند، مثل آقای ... همه را کنار گذاشتم و نیروهای جوان را به کار گرفتیم. در مورد خرید گل بنده بیاطلاعام و در پرونده دوره بنده هم این موضوع مطرح نشد و احتمالا اگر هم بوده به من مربوط نمیشده است. بنابراین هیچ سوالی هم از من نشد.
در مورد سی انجیها هم باید بگویم، یک شرکت مشهدی قبل از من بود که سیانجیها را به صورت مناقصه به ایشان داده بودند. برادر من چهارسال قبل از اینکه من شهردار شوم کارمند این شرکت بود یعنی برای این شرکت کار میکرد زمانی هم که من آمدم، قرارداد قبل از من کارهایش انجام و نهایی شده بود و آن شرکت داشت کارها را انجام میداد و برادر من هم اصلا پیمانکار نبود و فقط برای آن شرکت کار میکرد. یکی از نیروهای تعمیرات آن شرکت بود. ما به دلیل عدم پرداخت فیشهای گاز ضمانتنامه آن شرکت را به مبلغ یک میلیارد به نفع شهرداری ضبط کردیم و سیانجیها را یکطرفه گرفتیم و به سازمان عمران شهرداری دادیم. حالا اگر برادر من پیمانکار بوده است من میبایست پیمانکاری را از برادرم نگیرم و این در تناقض است با حرفهایی که در این زمینه میگویند.
درمیان تخلفاتی که برای آنها شما را احضار کردند ساختمان شهرداری منطقه یک هم بود ؟
به هیچ وجه در مورد ساختمان شهرداری منطقهی یک هیچگونه سوالی از من تا به امروز نپرسیدهاند. اگر بحثی بوده در حوزهی معاونت فنی بوده، یعنی در پرونده من مسئلهی گل، زمین، ساختمان شهرداری منطقه یک، سیانجی اصلا مطرح نشد. عمده تخلفات و اتهاماتی که متوجه دوره مسئولیت بنده بود تخلفات در حوزه کارپردازی، مالی و حسابداری بود. یعنی تخلفات داخل شهرداری بود و ربطی هم به سازمانها مثل سازمان اتوبوسرانی نداشت. اگر در این زمینهها تخلفی هم بوده مرتبط با بنده نبوده و از طریق خودش رسیدگی شده است.
بسیاری معتقد بودند بیشتر توجه شما در زمان شهرداریتان بر روی کارهای زودبازده مثل احداث فضایسبز بوده است تا به چشم مردم بیاید و بودجه بیشتر از آنکه صرف کارهای عمرانی و زیربنایی شود صرف چنین کارهایی شده است.
بنده هیچگاه سلیقهای برخورد نکردم. شما میدانید شهرداری یک بودجهای دارد که توسط کارشناسانش کارشناسی میشود بعد میرود شورا چکشکاری میشود و شهردار ملزم به اجرا میشود و شورا هم باید نظارت کند. من خودم فعالیتهایی را که در دورهی شهرداریام انجام شده است، متناسب میبینم. یعنی در کنار ایجاد فضاهای سبز، شهرداری منطقه یک را ساختیم، آتشنشانی ساختیم، زیرگذر زدیم، تابلوهای شهری، هدایت آبهای سطحی شهر، نصب دوربینهای شهری و... کارهای خیلی زیادی شده که الان حضور ذهن ندارم. حتی در مورد سیستم داخل شهرداری از اتوماسیون اداری گرفته تا جیآیاس و همه اینها موزون و از نظر من مطابق بودجه و برنامه بوده است. حالا ممکن است فضایسبز بیشتر به چشم بیاید.
شما که میگویید تبرئه شدید دلیل این همه هجمه چه بوده است؟
من همیشه سعی کردم دشمنی را برای خودم درست نکنم البته کسانی بودند در دوره مسئولیت بنده منافعی از سالهای قبل داشتند طبیعتا این منافع از دست رفت مثلا یک بخش جابهجایی نیروها بود. نیروهایی که آنجا مدتهای مدیدی بودند و طبیعتا با جابهجایی دوست دارند ضربه بزنند. دلیل بعدی اینکه ممکن است بعضی از اعضای شورا دلشان میخواست نظرات شخصیشان در اجرای فعالیتهای شهرداری دخالت داده شود و بنده همیشه اینها را میشنیدم اما آنچه که تصمیم میگرفتم تصمیم خودم و تیم همراهم بود. با در نظر گرفتن نظرات اعضای شورا معجونی از اینها را اجرا میکردم، ولی نظر نهایی نظر خودم و تیم همراهم بود. خب بعضی از اعضای شورا میگفتند اگر میخواهی موفق باشی باید نظر ما را اجرا کنی که من قبول نمیکردم و یک عدهشان هم که اصلا دوست نداشتند موفق باشم. در مورد اینکه عارفی خورد و برد به هرحال شما نتیجه را دیدید. اگر دستگاه قضا بعد از چندسال نتواند حق بیتالمال و دولت را از شخصی به نام عارفی بگیرد که وامصیبت است. بطورکلی معتقدم قطار تا حرکت نکند به آن سنگ نمیزنند در نهایت فصلالخطاب قانون است و قانون هم همه چیز را مشخص کرده است. این روال باید طی میشد تا حقیقتها مشخص میشدند از تیم شهرداری که با من کار کردند از مدیران، معاونتها و کارکنان شهرداری و اعضای شورای آن زمان، از تیم بازرسی و دستگاه قضا تشکر میکنم.
چرا آن زمان با اعضای شورا مشکل داشتید؟
همیشه من این مشکل را داشتم و به اعضای شورا میگفتم شما ناظرید و ناظر بودن با دخالت در کار اجرایی فرق میکند. به آنها میگفتم یک بودجهای ما به شما دادیم که تصویب کنید مثلا گفتیم بلوار مکیآباد در سال 91 روکش آسفالت شود شما باید نظارت کنید با پارامترهای هزینه، زمان و کیفیت. این مثلث را باید نظارت کنید اما اینکه این پروژه را ما به کی دادیم، چه کسی پیمانکار است، چه جوری داریم پولش را میدهیم این میشود اجرا و ربطی به شماها ندارد و مربوط به حوزه اجراست. مثلا یک پیمانکار آمده بود کار کرده بود میگفتند چرا یکجا بهش پول دادی یا چرا خرد خرد بهش پول میدهی یا چرا دیر پولش را میدهی، و... اینها اجرا است. آن زمان میگفتند آقای عارفی و پرواز با هم اختلاف دارند که اختلاف نداشتیم اتفاقا ایشان را دوست داشتم و هنوز هم دوستش دارم. ایشان دوست داشت بنده موفق شوم ولی دخالتهایی در اجرا میکرد و بنده هم اجازه دخالت نمیدادم و همین یک خورده باعث زاویهدار شدن شد که الحمدالله دیگر تمام شده و بحث کردن فایدهای ندارد.
پس از عملکرد خودتان راضی هستید؟
100 درصد و این را مدیون بچههای شهرداری مخصوصا حوزه معاونت و کارکنان شهرداری هستم. در دوره قبل از من حقوق کارگران شهرداری توسط یک شرکت خصوصی داده میشد یعنی آن شرکت پول از شهرداری میگرفت 20 درصد سرانهاش را برمیداشت و پول بقیه را میداد یا نمیداد. ما این را گرفتیم و به سازمان عمران دادیم و گفتیم این سود را سازمان عمران بخورد. تا یک مقدار هم احساس امنیت شغلی برای بچهها ایجاد کنیم. در کل ایرادی که به من میگرفتند میگفتند 150 نیرو آورده وقتی کسی 63 تا پارک و دهها بلوار میسازد این پروژهها نیاز به نگهداری و رفت و روب دارد، اینها نیرو میخواهد پس من اگر نیرو اضافه کردم چون فعالیت کردم. کسانی که نیرو اضافه نکردند قطعا کارهم نکردند. نیروهای مهندسی که آن دوره گرفتیم از طریق آزمون و مصاحبه گرفتیم و الان آن نیروها دارند شهردری را میچرخانند
اما بعضی معتقدند خیلی از نیروها که در دوره شما بیلبهدست گرفته شدند و کیف به دست شدند؟
اینها بازی با کلمات است قطعا اگر نیرویی با بیل بیاید و برود تحصیلات کند و سپس خودش را نشان دهد حتما یک روزی کیف به دست میگیرد. بنده دوست ندارم نیرویی که بیل به دست میآید تا ابد بیل به دست باشد. کارمند باید رشد کند و حتما شرایط رشد را داشته باشد آن موقع که بنده نیرو را گرفتم حتما بیل به دست یا کیف به دست بوده است.