واکنش همسر سابق معلم زندانی به صحبتهای او
خلاف واقع میگوید
- گروه حوادث
هفته گذشته گفتوگویی با یک معلم زندانی در نشریه پاسارگاد به چاپ رسید. این معلم با شکایت همسر سابقش برای مهریه و نفقه به زندان افتاده بود. وی در این گفتوگو مسایلی را مطرح کرده بود که مورد اعتراض همسر سابقش قرار گرفت و او با حضور در دفتر نشریه و آوردن مدارک صحبتهای این معلم زندانی را خلاف واقع خواند. وی گفت این آقا خلاف واقع مسایلی را مطرح کردهاند. ایشان گفتهاند که چیزی ته حقوقشان نمیماند و منظورشان این بوده که همهی حقوق را به من میدهند. درست است چیزی ته حقوقشان نمیماند ولی تمام حقوقشان ضمانت بانکهاست و ایشان ضامن افرادی شدهاند. از شرکت تعاونی فرهنگیان جنس خرید کردهاند و بابت این موضوع از حقوقشان کسر میشود. ایشان در گفتوگو گفتهاند که ماهیانه 800 هزار تومان از حقوق من کسر میشود و به حساب همسر سابقم میرود. فقط در تیر ماه از حقوق ایشان کسر شده است. به خاطر اینکه فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر معوقه داشتهاند. معوقات حقوق را به حساب ریخته بودند و آموزشوپرورش از حساب ایشان کسر کرده است. طبق حکم دادگاه یک چهارم حقوق باید برای ما کسر شود ولی چیزی ته حقوقشان نمیماند که بخواهد کم شود. از فروشگاه معلم کرمان وشرکت فرهنگیان سیرجان کالا برداشتهاند. ضامن چند نفر شدهاند و از حقوقشان کسر میشود. ایشان نوشتهاند ما با هم خانه و ماشین خریدیم و با هم پول آنها را پرداخت کردهایم. من زمین را خودم خریدم. طلای خودم بود. ایشان هیچ کمکی نکرد. ایشان در آن موقع ضامن اقوامش میشد و ما همان موقع سر این موضوع اختلاف داشتیم. ما حاجیآباد معلم بودیم و من آنجا زمین خریدیم. از فروش طلاهایم بود. ایشان سه میلیون ضامن وام من شد. بعد شکایت کرد و سه میلیون را از من گرفتند و به ایشان برگرداندند. ایشان گفتند دخالت افراد فامیل در زندگیمان زیاد بود. من میخواهم بدانم کدام یک از فامیلهای ما در زندگیمان دخالت کردند؟ این خانم در مورد طلاق گفت: ایشان برای ضمن خدمت به حاجیآباد میرفتند و در روستای پوزه خون با یک خانم در روستا ارتباط برقرار کرده بود. بعد هم که با این خانم ازدواج کردند. من همان موقع رفتم پیش این خانم و گفتم من زن این مرد هستم ولی قبول نکرد. ایشان در مصاحبه گفتهاند من بچهها را نمیبینم. درست است ولی ایشان اصلا درخواست ندادهاند که بچهها را ببینند. به کدام دادگاه درخواست دادهاند شما بروید بپرسید؟ اگر جایی خواستهاند که بچهها را ببینند به ما هم بگویید. ایشان موجودی حساب ندارند که یک، چهارم حقوق کسر شود. مردم آنجا میدانستند. پدر ایشان به من گفت که پسرش با یک دختر آشنا شده است. من خودم رفتم و ایشان را در پوزه خون دیدم. خیلی از ایشان خواستم زندگی کند اما تقاضای طلاق دادند. من چه خواستهای داشتم که بعد از آن بخواهم جدا شوم. نوشتهاند تمام طلافروشیهای شهر من را میشناسند. اگر این آقا یک سکه در این مدت به من دادند من پنج برابر آن را برمیگردانم. 11 میلیون که به من دادهاند اجرتالمثل بود که قانون تعیین کرده. کل مبلغی که ایشان دادهاند 25 میلیون تومان بوده است. ایشان میبایست سه ماهی یک سکه به علاوه نفقه فرزندان به ما میداد که ماهانه حدود یک میلیون تومان میشد. ولی از یک میلیون تومان تا قبل از عید چهارصد هزار تومان پرداخت میکرد و از عید هم آن را پرداخت نکرده بود. من شکایت کردم حکم جلب 20 سکه را گرفتهام. ایشان 35 سکه عقب هستند ولی جلب برای 20 سکه هستند. ایشان به محض اینکه طلاق گرفتیم ازدواج کردند و یک سال هم طول نکشید.