سه برش از انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم
پاسارگاد: انتخابات مجلس یازدهم در سیرجان از جهات متعددی حائز توجه است. یکی از نکات بارز انتخابات امسال حضور یافتن چندین چهره اصولگرا بود. اصولگرایان خود را در تحت عنوان ائتلاف نیروهای انقلاب معرفی کردند. این ائتلاف با هدف به دست آوردن کرسی نمایندگی شهرستانهای سیرجان و بردسیر پا به میدان گذاشت و قرار بود حول یکی از چهار نامزد به وحدت برسد. علیرغم کنار رفتن سیداحمد حسینی و محسن مصباح از عرصه رقابت دو نفر دیگر یعنی معین ضابطی و محمد معتمدیزاده تا پایان در صحنه انتخابات باقی ماندند. مجتبی احمدزاده نویسنده این یادداشت که خود از فعالان اصولگرایی در سیرجان است در مطلب زیر با نگاهی کلی به انتخابات به تحلیل ائتلاف نیروهای انقلاب سیرجان پرداخته است.
مجتبی احمدزاده
1- چهار سال پیش سه روز پس از برگزاری انتخابات مجلس دهم در یادداشتی در همین نشریه نوشتم «درست است حدود 100 هزار نفر به حسن پور رأی ندادند اما او نماینده تمام مردم سیرجان و بردسیر است. حالا که هیاهوی انتخابات تمام شده، شایسته است به سؤالات و ابهاماتی که درباره عملکردش وجود دارد به مردم پاسخ دهد.»
چهار سال گذشت و حالا بر همان ضرورت دوباره تأکید میکنم: «درست است که فقط 40 درصد از شرکتکنندگان در انتخابات، به آقای حسنپور رأی دادند اما وی نماینده آن 60 درصدی که به او رأی ندادند و حتی آن 180 هزار نفری که در انتخابات شرکت نکردند، نیز هست. به هر نحو در ایام تبلیغات انتخابات، حرف و حدیثهای فراوانی پیرامون عملکرد نماینده و منتسبان به او مطرح و حتی از سوی دو تن از نامزدها به صورت رسمی دعوت به مناظره شد که همانند دوره قبل با زیرکی از زیر آن فرار کرد اما اکنون که هیاهوی انتخابات فرونشسته، شایسته است به عنوان نماینده تمام مردم شهرستانهای سیرجان و بردسیر به ابهامات موجود پاسخ دهد که اگر چنین نکند بر تمامی موارد مطرح شده مُهر تأیید خواهد زد.
2- یکی از نقاط عطف انتخابات اخیر، ثبتنام، حضور جدی و در نهایت کنارهگیری حجتالاسلام سیداحمد حسینی بود. او با حضورش نامزدهای جوان جبهه انقلاب را در مقابل تخریبها محافظت کرد که اگر در صحنه نبود بعضیها، آنها را زیر بار پروندهسازی له میکردند. او در یک بزنگاه سیاسی، وقتی دید «شورای ائتلاف یاران انقلاب» از درک و تحلیل فضای موجود در شهر عاجز است، با کنارهگیری از انتخابات و فریادهای شب آخر که «اگر کنار بروم قطعا به نفع فلانی کنار نخواهم رفت» هر گونه سنخیت میان تفکر، مشی، منش و رفتارهای انتخاباتی و تبلیغاتی آن ستاد با جریان انقلابی و ولایی شهر را رد کرد و قبل از برگزاری انتخابات و مخلوط شدن آرای پاک و سالم شهروندان انقلابی با آرای کثیف خرید و فروش شده، دامن جریان انقلابی را از چنین اقدامات ناسالمی مبرا ساخت. به عبارتی او خودش را هزینه کرد تا به همگان بفهماند «هدف وسیله را توجیه نمیکند».
3- شاید قابل تأملترین بخش انتخابات اخیر، وجود شورایی به نام «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» بود. با اینکه برای برخی از فضلا، فرهنگیان و جوانان مخلص و ولایی حاضر در این شورا احترام ویژهای قائلم اما وزن سُبک سیاسی تحلیلی این شورا در کنار برخی خودپسندیها و رفتارهای دوگانه و نفاقآمیز باعث شد این شورا نه تنها در ایجاد اتحاد میان نامزدهای انقلابی موفق نباشد، بلکه خود عامل ایجاد اختلاف میان آنها شود و همین امر باعث شد با اقبال عمومی بسیار ضعیفی در میان مردم مواجه شود. اگر از خوشحالی وصفناپذیر برخی اعضای این شورا از ردّصلاحیت اولیه یکی از نامزدهای همین جبهه بگذریم؛ این شورا در روز آخر تبلیغات، با اقدامی نابخردانه، هویت و موجودیت خودش را نیز زیر سؤال برد. چرا که فردی را که قبل از آن، بر خلاف میثاقنامه، به تمکین در برابر رأی شورا و کنارهگیری به نفع کاندیدای منتخب شورا حاضر نشده بود؛ بلافاصله به عنوان کاندیدای منتخب شورا معرفی کرد. شاید توجیه بیاورند «ما معرفی نکردیم و شورای استان معرفی کرده» که این عذر بدتر از گناه است. شورایی که خودش اختیاری ندارد و مرکز استان برایش تصمیم میگیرد همان بهتر که نباشد و شاید اگر در انتخابات اخیر نمیبود نامزدهای جبهه انقلاب به اتحاد بهتری میرسیدند و نه انتخابات را از دست میدادند و نه آرای کثیف خرید و فروش شده با آرای پاک انقلابیها مخلوط میشد.
انتخابات به پایان رسیده اما آقای حسنپور باید پاسخگوی ابهامات و شبهات موجود در عملکرد 12ساله خود به مردم و نخبگان باشد و شورای نیروهای انقلاب نیز باید ضمن اعلام برائت از شیوههای نامشروع و غیرقانونی کسب رأی، در مورد دلایل نقشآفرینی منفی و ناتوانی در ایجاد ائتلاف و تشدید اختلاف میان نامزدهای انقلابی به افکار عمومی پاسخگو باشد و حداقل جریان انقلابی شهر را اقناع کند.